دانلود آهنگ نباش نگرانم از تی ام بکس از رسانه کافه موزیک

متن آهنگ نباش نگرانم از تی ام بکس

دو روز دیگه پا میشم نگاه میکنم میبینم پیر شدم دستام خالیه هیچی ندارم واسه خودم
نباش نگرانم چون من چیزی بجز تو ندارم
روز های سخت میان و روز های سخت میرن
نباش نگرانم چیزی برنمیگرده به قبل
ولی قول میدم که همه چی خوب میشه کم کم نباش نگرانم

بابا خواست بره خارج به فکر آینده مون
مادرم نگران مامان بزرگ مریض و صبور
ولی مامان بزرگ گفت این جا نمون
این جا زندگی شد تموم آره
بعد از یه مدت اینجا رسیدیم
سوپریز نبود ولی خیلی سختی کشیدیم
به ما میگفتن کله سیاه أ این جا کی میری
بوی وطن نبود معنی نژاد پرستی رو تازه فهمیدیم
به مامان میگفتم من أ اینجا بدم میاد
برگردیم مادر بزرگ رو ببینیم آره
ولی بعد از چند ماه وقتی بابا کار گرفت همه از خوشحالی مردیم
شبش رفتیم رستوران گرون شام توپی خوردیم
انگاری لاتاری بردیم
گفتم بابا خوب شد ما رو اینجا آوردی
ولی همه چی عوض شد وقتی
أ تهران زنگ زدن گفتن مامان بزرگ رفتش
مامان گوشی رو انداخت زمین گوش نداد به حرفش
گریه و فریاد ولی میدونست بود به نفعش
چون 10 سال رو یه تخت دیگه زندگی نداره ارزش
اون موقع بچه بودم مامان نذاشت برم دفنش
یادم متنفر بودم ازش روز بعدش
شب ها خواب میدیدم همه تهران جمع شدیم
اما از همدیگه دور نشدیم
واقعیت هرکی دنبال هدفشه ماهم یهو بزرگتر شدیم
واسه همین توی خونه بزرگ یهو کم شدیم
داداش ماشالله با خانم و دو تا بچه
من سریع أ خونه زدم بیرون
قبل از این که نوبت من شه میدونم دوست نداشتی برم
موزیک هم دلیل خوبی نیست آره من مقصرم
گاهی وقت ها دوس دارم موزیک و طرفدارام و ول کنم
ولی بعدش نگرانم با کی درد و دل کنم
نباش نگرانم چون من چیزی به جز تو ندارم
روز های سخت میان و روز های سخت میرن
نباش نگرانم چیزی برنمیگرده به قبل
ولی من قول میدم که همه چی خوب میشه کم کم نباش نگرانم

هدف های آدم دور می کنه هم دیگه رو از هم
مامان بزرگ رو لب هاش داره لبخند ولی دلش پر از غم
داداش کوچولو دستش گذاشته توی دستم
چمدون خاطرات مون و بستم
دنبال بابا به سوی فرودگاه هستم
بهونه میارم میگم بابایی خسته ام
آخه کلی این جا به خونه مون وصلم
رفقای محل ناراحت میشن أ دستم
وقتی بفهمن شبونه اروپا رفتم
فکر ها همه میچرخه توی مغزم
داغونم عین آدم های مستم
بیست سال ا اون روز میگذره
الان این جا با بچه ها نشستم
تعریف میکنم واسشون داستان زندگیم و
واسه دو بچه ای که منم آرزو دارم واسشون بهترین
مثل بابام که کلی آرزو داشت واسه مون
ولی در نظر نداشت که هرچقدر که در بریم
بازم میمونیم زیر آسمون توی این دنیا گیر بازیمون و
دوتا شیش نمیزنه همیشه تاسمون
یاد گرفتم نمیشه أ مشکلات زندگی در بری
چون هرچقدر که سربلند باشی
آخرش به چشم سرنوشت یه برده ای
نباش نگرانم چون من چیزی به جز تو ندارم
روز های سخت میان و روز های سخت میرن
نباش نگرانم چیزی برنمیگرده به قبل
ولی من قول میدم که همه چی خوب میشه کم کم نباش نگرانم