دانلود آهنگ قسم بخور از مهراب و معراج و یوسف اسدی از رسانه کافه موزیک

متن آهنگ قسم بخور از مهراب و معراج و یوسف اسدی

نگاهم یهویی به خطای رو دستم هواسش نیس یادگار اون خاله
قرصای بعد تو حالم بد تر کرد نمیدونه مهراب ناراحتی قلبی داره
دیر رسیده بودم رفته بود از این جا قلبم براش بد میزد هنوزم
نیمه من بودی نیمه شب تنها تنهایی بد واسم غم میاره لیلا
لیلایه من خدا خدای من شاهد برو خوشبخت شی باش خدا به همرات
اگه می موندی ستاره ها رو قربونی میکردم خودم تو اتاق به عشقت زندونی می کردم
بهش گفتم شنیدم که می خوای بری گفت اره گفتم بدون تو می میرم
دستشو گذاشت رو سمت چپ سینم گفت ارزو دارم خوشبختیت ببینم

گذر ثانیه ها رو ساعتم یاد اوره التماس نمی کنم برگرد که بار اخره
ناسزا میگم به این خاطره ها و خیابونا بی معرفت یادش رفت یروزی می مردم براش
بنازم شراب موهاتو که هیشکی نداره بنازم موهات که پیچش جاده نداره
بنازم به سوره قلبت که به این لاتی تونست قلب مغرورم این جوری به زانو دراره
بگو با بی ابرویی جلو مردم چه کنم بگو با خط های رو دست جلو فامیل چه کنم
بگو عاشقم بود نسبت به همه بدبین شد بگو بعده تو با این ذهنه مریضم چه کنم
گره خوردش بعد تو بند ناف غم با من نون لاتی حلالت تو چی کار کردی با من
رنگ موی من الان توی برف گم میشه مرده با ابروی شهر حرفه مردم میشه
متن اهنگ فوق العاده احساسی و دپ قسم بخور از مهراب خسته صدا از تارنمای ونوس موزیک

تنهایی کنجه این خونه داره من و از پا در میاره
تو نمیدونی چه سخته که یه مرد بره عشقش و تنها بذاره
گذرت میفته یه روزی به قلبم اون روز میفهمی با دلم چی کار کردم
به جونت قسم که پشیمون میشی ولی من دیگه اون روز بر نمی گردم
میمونه خاطراتت تو قلبم میافتی یروزی تو به یاد حرفم
دیوونه چرا انقد گوشه گیری تقاص چی و تو داری از قلبم میگیری

رنگ زرد و دوس داشت تو اتاقش همه چی ابی بود
عطرهای گرم میزد به تنش عشق دیوونه جذابی بود
چقدر غم داره این پاییز لعنتی چقدر بگو چقدر قیمت تو بوده
حرف بزن بام حرف بزن تو نامرد بگو دیگه بگو کی عشقم برده
ترسیدم اما یادت افتادم تو من تموم زندگی مرده
ببین اون که به عشقت نفس میکشید اصلا ازش خبر داری که خیلی وقت مرده
خبر رسید ازت که با زندگیت سردی یاده من افتادی اما باورش نکردی
دیگه رد نمی شم از یه جاهایی هنوز یه نفر با من قدم می زنه تو شهر یه روز

می گفتی بدون تو دوام نمیارم ولی قلبمو تنها گذاشتی رفتی پشت پا زدی
گناهم چشمات بود چشماتو نگیر ازم گه گاهی بیا پیشم حاله من خوب نیست اصلن
قلب سوت و کور شهر با تو روشن می شد اگه میموندی پیشم اگه میموندی چی می شد
من از بارون من از دریا من از چشم های ماهها من از گلدون ایوونم که تشنه مونده و تنها
پاییز امسالم رفت ولی پاهام هر روز خسته تر مغزم می گفت بسه مرد ولی قلبم برات بد میزد
قلب من شکسته تر ولی اخلاق من مشتی تر می رفت و می رفت ولی هر روز دست های من زخمی تر
بارون داره میباره روی گونه های من ببین مرد من سابق دیگه قلبی توویه این سینه نیست
روزا نمیگذره هی می سازه خاطره بد واسم بد جوری رد دادم من بد رو تو حساسم

می مونه خاطراتت تو قلبم میفتی یه روزی تو به یاده حرفم
دیوونه چرا انقد گوشه گیری تقاص چیو تو داری از قلبم می گیری
به اتش کشوندی گلایه ندارم تقاصت همین که تنهات بذارم
مرگ امد و جان از بدنم رفت غمت نه در خاک ندیدی که چگونه کفنم سوخت