دانلود آهنگ اچ آی وی از ارشاد از رسانه کافه موزیک

متن آهنگ اچ آی وی از ارشاد

اون دختر زندگیتو گرفت یه بیاری بهت داد تو نمیدونستی که با همه خوابیده
دستش خیر بود دوست داشت بیماریشو به همه بده
تن هرزشو به نصف شهر مالیده همیشه از بیماریت به کسی چیزی بگی خون دماغ میشی
سرتو میبری زیر پتو یه قرنتینه یه عالمه ادم شکسته اسم اچ ای وی میشه رو تنت تتو
سلفه های خونی تنت کبود تر از هر روز حتی روت نمیشه نگاه کنی به صورت بابات
مادرت ماهی یه بار میاد ملاقات دریغ از این که این اخرا شدی ممنوع الملاقات
زندگیت گذشته از زندگی دیسلاوی توی یه روز سرتو به دیوار میکوبی بیست باری
هیشکی سمتت نمیاد حتی خونوادت رفیق صمیمیت هم بهت میگه ایدز داری

ابرومو بردی شدم بی ابرو تو شهر دعا کن دعا کن به دستم نرسه
سخته صاف تو چشت نگاه کنن رد شن از بغلت با یه لحن بد بگن خونت نجسه
نداری میل چیزی شدی چهار تا استخون و روکش با خودت میگی اونی که ویروسو داد کوشش
همه میگن بمیر واسه زندگی مجبور نیستی حتی با برادر خونیتم هم خون نیستی

کنج یه اتاق شکسته دلم زبونم قفل کرده نمیتونم چیزی بگم
جلوی اینه خودمو نمیشناسم همه اطرافیان بهم تیکه میندازن
پی قرص و دوا درمون افتادم همه جوونیمو سرت یه شبه به باد دادم
من احمق دیونه زیادم بهت بها دادم نامرد اخ که چقدر سادم
نمیدونه این روزا خراب و داغونم همه بهم میگن کهنجس شده خونم
اقده خون رفته ازم که از پا بیفتم موقع خوندن چقدر خام بودم و چه شب هایی که میزدم زجه
من که رفتنیم دیگه ولی میدونم تو رو خدا نمیبخشه

دیگه راحتی وقتی بخوایی رگتو بزنی از ترس نمیان نزدیکت تیغتو بگیرن
اون دوستات که میگفتن تا تهش باهاتن ارشون میاد که بیان پیش تو بشینن
یه اتاق تو قرنتینه بد تر از انفرادی زانوتو بغل کردی گوشه اتاق غمگین
حتی کسی نمیاد حالتو بپرسه حتی کسی نمیاد بپه با خودت چیکار کردی
غذا واست میارن خوشحالی نه از گشنگی که بشقابشو بشکونی با شیشش رگتو بزنی
ازت میگیرن انگار دنیا رو ازت گرفتن و میکوبی با حرس رتو به زمین
انقدر تاریکه اتاق وققتای نور میزنه دستتو میزاری رو صورتت که اذیت نشی
از پشت اتاق یه دختر نگات میکنه با اون صورت ماهش با اون چشای اشکی

اینا همش تقاص تقاص اون دختر پاکی که بهش گفتی حرزه ولش کردی
اون برگشته حاظره باز واست بمیره تیغ خونیتو به رگش زد بی شک و تردید
تو هم میبینش گره اشک میشه کارش پیشونیشو بوس میکنی چنتایی
اخرش همون شب تو کولاک تنهایی کارتو تموم میکنه یه تیغ جراهی

کنج یه اتاق شکسته دلم زبونم قفل کرده نمیتونم چیزی بگم
جلوی اینه خودمو نمیشناسم همه اطرافیان بهم تیکه میندازن
پی قرص و دوا درمون افتادم همه جوونیمو سرت یه شبه به باد دادم
من احمق دیونه زیادم بهت بها دادم نامرد اخ که چقدر سادم
نمیدونه این روزا خراب و داغونم همه بهم میگن کهنجس شده خونم
اقده خون رفته ازم که از پا بیفتم موقع خوندن چقدر خام بودم و چه شب هایی که میزدم زجه
من که رفتنیم دیگه ولی میدونم تو رو خدا نمیبخشه