دانلود آهنگ غلط از مهراب و عرفان رشنه ای از رسانه کافه موزیک

متن آهنگ غلط از مهراب و عرفان رشنه ای

دنبال تو میگشتم و ندیدمت هیچ جا جفت شدی با یکی چه غلطای بیجا
اشک تو واسه من قلبت تو دهنت میومد الان ... نیست یکی داره میمیره اینجا
من کم نذاشتم پس چرا زیادی شدم واست نشونه ی دلتنگیم همین خونه رو دستام
غلط ینی یه حرکت فال تو رابطه رفت یعنی یک هیچ به نفع تو اما امتیاز منفی
یعنی تو خیانت کنی منم لاپوشونی تیکه نمیندازم اونم الان که خانومشونی
شنیدم پشت سرم به همه میگه بد کردم ببین با زبون بی زبونی میگه غلط کردم
غلط یعنی آخرش این میشه تو فک کردی با عذرخواهی دیگه چیزی درست میشه
دنبال تو گشتم و اخر رسیدم اینجا دیدی جفت بودی با یکی ای داد بی داد

دونه دونه این اشکام رو گونه های خیس امشبی واسه تمام مردم این شهر بنویس
بنویس که حلقه ی دورم تو دستاته ملاک من اشتباه بود اصل کاری ذات
تو یه درد زمین گیری که بدجور نفس گیری تو عاشق میکنی و اما خودت نمیمیری
این هرز پریدناتم اخر کار میده دست تو ببین چه روزی گفتم تو یه مریضی میگیری
گفتی احساس به یغما برده داری میخرم باغبانی و گل پژمرده داری میخرم
گفتی از ترس فلک یه عالم احساس نجیب
گفتی که پیراهن افسرده داری میخرم
گفتی از بی عاشقی در تیربارانه غزل یک بغل مصراع پیکان خورده داری میخرم
عمر کوتاه منو تو در حد و اندازه ای هرچقد روح و غم نشمرده داری میخرم
منم و سیگارمو فکرام و هر خرابیام منمو خیابون و خیال تو خون بازیام
منم و عشقمو مشروب و این خاطره ها
منم و قرصام و این سرنگا و خیانتا تو بگو چیکار کنم با رفتنت کنار بیام
تو بگو چیکار کنم یه لحظه از یادت بیرون بیام تو بگو با هق هقای آخر شب چیکار کنم
تو بگو چجوری با اشکای مادرم کنار بیام

دلم لک زده واست رفتی با هیشکی نمیسازم خواب تورو کتک زده بازم
شقایقا بعد تو شد سردرد شقیقه هرکی دنبال یه هرزه ست و انتخابش دقیقه
بد جوری خیانت کرد که مجنون یه شبه عاقل شد
نوحه ی هرزی نمیخونم آخ زیره پاهام له شد
هنوز زل میزنم به تیپ و قیافه ی پاچیدت
هنوز دست و پامو گم میکنم تورو که میبینم

تنها تنها من میسوزم لای خاطراتت خستم تو کجا مست شده حواست
آزادت کردم خودم زیره هشتم
حق جهنمت با من من از دنیام گذشتم
برو مراقب خودم بودم که مراقب تو باشم میدونستم خاری تو گلدونم نمیکاشتم
بذار خاطره بمونه از روزایی که داشتیم هرز میپری تو چه قابلیتایی داشتی
وحشی صفتم آرزوهام با رفتنش رف ساقی می بریز که رفت گور پدرش رفت
رو دل شکسته م چه جوری مرهم بذارم بیتابم و از غصه ی او خواب ندارم
بی حکمت دل شکسته ام خاک نکردی این نکبت از زندگیم پاک نکردی
میخندم و شهر فکر میکند درد ندارم فرمانده ام و چاره ی این
ولوم ببر بالاتر که ببینی صدامو شایدم آخرش به یادت بیاد و مرگ بگیری
که دیگه انقده شدی راضی و منم بیخبر از تو میفهمی بی پدر
از تو که همیشه بلند میشه آتیش این گور نه به این زور
و نه به اینهمه لفظ و فوش ناجور که تو این خونه توی خاطره هامون ساختی
نه عوضی اینجارو باختی اگه فک کردی باهات ساده راه میام
نشستی زیر پاهات سبز شه علف به هوای حرف کیا