دانلود آهنگ پاتوق از مهراب و ادریس از رسانه کافه موزیک

متن آهنگ پاتوق از مهراب و ادریس

تاریکه رنگ اتاقی که جای پنجه ی خونیم رو در و دیوارشه
چند سالی هست که میخوام اما فراموشت کنم دیدم نمیتونم
آخه عکسای لعنتی که از تو یادگار دارم یکی دیگه کنارشه
یه نگاه کن این مرده خیلی شبیه اونی نیست که یارشه
بیخیالش شین اما یکی از عکسامو بهش نشون بدین اون خوب منو یادشه
حداقل یه لقمه باهم سر سفره خوردیم حرمت نگه دار شاید یجایی به پست هم خوردیم
می بردیم اگه این بازی رو تو بودی مونده هنوز رو تنم رد این همه کبودی
وسوسه کردی قلب منو واسه ی عاشقی و بی خبر گذاشتی و تنهام و فکر گناهش نبودی
من سپردم که یه تابلو بکشن از ما دو تا یدونه لیلی بکش نقاشم و مجنون دو تا
یکی از مجنونا رو کنج اون تابلو بکش حالشو خط خطی دستاشو ببر سمت خدا
یه دروغ گنده بود تموم عشقت واسه من یه جوری رفتی که نذاشتی جای حرفی من واسه من
اینکه ممکن بود یروزی بری از این خونه شده بود فکرو ذکر شبام همه هراس من
هرکی دلداری بده برام مگه دلدار میشه عشق من توی رختخواب یک شبه انکار میشه
اونکه میگفت بدون من خالیه جای عشق من براش بعده من عاشقی واسش دیگه اجبار میشه
قده دریا گریه کردم واسه تو کور شدم می گفتی ما جوریم باهم یک شبه ناجور شدم
من که از هر کسی نزدیک تر بودم به قلب تو هوای کی زد به سرت گفتی ازت دور شدم

سیصد و شصت روز برو 5 روز سال اما بمون
یکمی نگات کنم بهت میاد نامهربون
قسم به همون برکت که تو سفرته چه شبایی دلو مست بردم خونه کشون کشون
از قدیم گفتن مهمون حبیب خداست آره توی شهر هر دل عاشقی یه حرف راست داره
میشکنی میشکنی قلب منو بی محلی میکردی فکر میکردی که راست آره
پا به پام نموندی اما برات پادو شدم عکسات هر شب دستمه حرف میزنم با تو خودم
میبریدم نفس هرکی ازت آشناتو خاک عالم سر من که خام حرفا تو شدم
من که عین کف دستم با تو رو راست بودم شایدم من اونم که هیشکی نمیخواست بودم
واسه قلب کافرت حضرت آدم بودم تو کتاب قصه ها من فصل ماتم بودم

میخوام یه چیزی بگم بذار کنج دلت اینو
فکر تو باشه بسه دوسش دارم تنهاییمو
از تو دارم خاطره بمونه اینو خاطره
شبیه صورتته ماهی که امشب پا بره
آخرین قرارمونو کاش میدونستم تموم
میشه هر چیزی که ساختیم هر چی بوده بینمون
پشت عکسای دوتایی اسم من خط خورده بود
ته قصه مون کم از تلخی قهوه نبود
خوش بحال اونکه انتخاب آخرت میشه
شبا میدیم تو خونت تورو باورت میشه
هرجا بارون زد به سقف خونتون یادم بیفت
برسون سلام به اونکه یار و یاورت میشه
تو که جات خالی باشه زندگیمو میخوام چیکار
تو که جات خالی باشه خنده هامو میخوام چیکار
تو که جات خالی باشه عشقو دیگه میخوام چیکار
دنیا دنیا باشه تو نباشی من میخوام چیکار

همه دروغایی که گفتی سپردم به یادم
خبر داری رفتی جوونیمو به باد دادم
نیستی اما هنوز اینجا یه خاطر خواه داری
به هر کی میرسم میگم ساقی سراغ داری
پشتم به همه نشستی گفتی به من نمیخوره
تخمه سگ شبا جنون ولم نمیکنه
هرچی دم دستی باشه میکشم بره تو مغزم
یه کام دو کام سه کام رفت شماره شبای بی خوابیام پاک رفته از دستم
شبا داد میزنم دوست دادم به دل نگیر مستم
دیگه شبا بجای من چشم به راه اونی
نگران تو نیستم تو که تنها نمیمونی
ریختی رو هم ای بی وجدان اونم با کی
اونکه خواب نداشت از دستم الان تورو میخوابونه
یه روزی بی ناموس میگفت سلام برسون به نامزدت
الان پشت خط بهم میگه سلام میرسونه

دنیا که دنیا نشد توم نموندی لعنتی منو هرجایی ببینی نمیشناسی بعد از این
رفتنی میره و بهم گفتنو من کر بودم زیادی میخواستمت یکم کله خر بودم
رفتی هق هقای بعدت جلوی نامحرما آبرو نذاشتن از تک تک دوست دارما
بعده تو هیچ جایی جام نی از سرم دس وردار ندیدی مادرمو پیرشده لاکردار
تو دیگه درست بشو نیستی و پس توبه نکن عشق سابقم بودی هیچ کسو جام عاشق نکن
لااقل میذاشتی چشماتو ببینم بازم تو که قیدمو زدی بازیرو من میبازم
هنوزم مثل قدیم بازم دست و دل بازم هرجا که میشینم ازت منم که حرف میندازم
قرصای بعد تو شد عادت هر روز و شبم الهی قربون چشات میدونم واست کمم
همه شاهدن که تو کثافتی من دیدم
یه خونه خراب کن رفاقتی من دیدم
شاهدن یه ادم خیانتی من دیدم
تو ماله هرکی باشی امانتی اره دیدم خیلی هستن ادمای خائن مثل تو من دیدم
خیلی ادما دیدم شبیه تو ترسیدم
هرچی احساست خرج کردی بگو پس میدم
وقتی رو به روم دروغ میگفتی خندیدم
خندیدم میری و پشتم میزارنم خوش به غیرت دلی که تو دل شب مردونه رفت
تو عذابم بودی میرم اگه من سر بارتم هرکیو میخوای بخواه دوس دارم انتخابتم
دم مرگم من تگرگ زیر بارون بودم چه شبایی توی رویا با تو اروم بودم
پریدم هرجا که نبودی سراسیمه پیشم تا خود صبح به امام حسین که داغون بودم

سلام حالت خوبه خیلی دلم برات تنگ شده
فک کنم پیغاممو تنهایی داری گوش میکنی
اگه تنهایی داری گوش میکنی باید یه واقعیت بهت بگم
باید بدونی یادت میاد چند سال پیش چشمات از دست دادی
یادت میاد دکتر گفت یه ناشناس داوطلبانه چشماشو به تو اهدا کرده
از اون روز فقط صورتتو تصور میکنم نگران نیستم میدونی چرا
چون صورت تورو که یادم نمیره
ولی خیلی دلم برای دیدن ماه تنگ شده به یاده اون شبایی که باهم زیر اسمون بودیم