دانلود آهنگ سرمه از مهراب و ایمان نولاو از رسانه کافه موزیک

متن آهنگ سرمه از مهراب و ایمان نولاو

امشب باده نشین باد هوست منم بانو انقد خوردم ک یادم رفته درد این زانو
زانویی ک هرقدمش تا یه عمر راهه گریه کن زدم ب بیراهه
این صدای خستم صدای شیش سال پیش نیست خیلی وقته تو دهن این مار دندون نیش نیست
من یه ادم بریده از دنیا شب ناجی من تویی منو نابود کن
یا خاطراتو با خونم نابود میکنم امشب این تنه خسته مو توی تابوت میکنم
امشب قرمزی لبات ب رنگ خونمه حتی زندگی سگیم چنگی ب دل نمیزنه
امشب منو شیشه خالی هشتاد درصد امشب اخرین بار این تیغ با رگام حرف زد
تو مدیون این تیغی امشب کوشی تو مدیونی فردا لباس مشکی بپوشی
عاشق چشایی شدم ک چش داشت رو همه
الان همه دورت جمعن فقط وجود من کمه الان دستای کیه لای اون موهای لختت
اون کیه کنارت کیه روی تختت عشق تو ی بازی دوسر سوخت شد واسم
من ب تو ک هیچ ب خودمم باختم من خواستم ک با تو بسازم زندگیمو
زندگی خودمو نه ولی واسه تورو ساختم خط های افسردگیم بود از رو پشیونیم گذشت
لعنتی افتاد رو پلکم من ی پسر بیست ساله ک انقد ساده بودش عشقش اونو ول کرد
یادته با عروسکات میکردی خاله بازی الان عروسکی بات میکنن خاله بازی
امشب کجایی پیش کی میری ها کیو خالی میکنی ب فکر بودنت بام راضی

سرمه بزن چشمات یک دو سه دستاتو بزار رو زانوهات یاعلی بگو بشمار
بشما یادت داره کم رنگ میشه ها ولی پررنگ تر میشه هنو سرمه اون چشمات
تو یادگار ی مادر حرومی تخسی در هر شرایطی خوب وا میدی هیچی نمیپرسی
نمیپرسی طرف اصن دوست داره یا نه به منم دورغ میگی شبا بهش میدی یانه
قدیمیا مردن ولی حرفاشون ک زنده اس یه عمر دارم بهت میگم پتیاره زندس
سوختم تو میسوزی پای کی فکر نکنم تو عمر بوده باشی با یکی
موندم سوختم خیلی چیزا دیدم من خیلی دوییدما پس چرا نرسیدم
حلقه زد تو چشمم اون اشک لعنتی من دنیامو فروختم اونا چی خریدن
سوار نشو حروم زاده دنیام میلرزه من جلوت وایستماد د سوار نشو هرزه
پسرک با غیرت محل کی بوده ها ی پسری ک از بچه چهار ساله میترسه
تو ترسوم کردی خدا میترسونتت تو سازه تو خوب زدی منم میرقصونمت
امشب جبران میکنم تو عروسیت میرقصم میرقصم با همین حلقه تو دستم
من شاهد عقدتم تو بله بگو دیوث از این این سیگارای ک میزنم تو میسوزی هروز
از اون روزی ک ب جای دستات تیغ رف رو شاهرگ روزی ک پیام میدم تولدش مبارک
این بچه یاد گار روزای با منه بهش قصه مو بگو ک هرچی بگی کمه
کم کم داریم میرسیم ب اخر قصه مون ب اونروزی ک چیزی از این حس نموند