دانلود آهنگ زیپ از مهراب و یوسف جمالی از رسانه کافه موزیک

متن آهنگ زیپ از مهراب و یوسف جمالی

حرف های سرد تو اینا همش بهونه بود تو خودت جا زدی نگی کار زمونه بود
رفتارهات نشونه بود دروغات نمونه بود این و خب ته دلت تو که میگفتی نبود
رفتارات دروغ هات همشون رفع شد فکر نکنی با این کارا دل من سرد شد
چه روزهایی با دیدنت رنگ من زرد شد هی میگم بی معرفت هم عشق و هم درد شد
کاری کردی با دلم که هیچ کسی باهام نکرد هیچ کسی به خوبی تو عزیزم صدام نکرد
فاصله ی بینمون من و از تو جدا نکرد کاری که تو کردی باهام حتی خوده خدام نکرد
دستات تفنگ بگیر نشونه کن قلب منو میخوای که تموم بشم تمومش کن بزن منو
تمومش کن بزن منو فقط نرو نگو میرم دوست دارم دیوونتم نگو میرم که میمیرم
تمومش کن بزن منو فقط نرو نگو میرم دوست دارم دیوونتم تهدید نکن که میمیرم
برگرد به روزهای قدیم به خاطرات منو تو منو تو دلشون تنگه نه این منم نه اینی تو
قسم به آسمانک و عشقم ایمه کنده دل از جا

سیصدو خورده ای شب و تنهایی خوابیدم خوردم کشیدم زدم پاچیدم
به یاده اون روزها که بودی چراغه خونم خاموش کردم با اینکه خیلی میترسیدم
سیصدو خورده ای شب و تنهایی باریدم رفتم اومدم مردم بریدم
فیلتر سیگارا این عکس رو دیوارها توهم میزدم که هم اش تو رو دیدم
سیصدو خورده ای شب از تنهایی دق کردم تو رفتی چرا حسم این من ولت کردم
ببخش اگه نیستم من که بخشیدمت رفتی اگه از خواستن زیاد خون به دلت کردم
سیصدو خورده ای شب از گریه دعا کردم جلو مادرم از گله هی نق و نق کردم
گریه هات نمیذاشت باشه حواسم جاش مرغه عشقامون بود توو قفس دق کردن
زندگی با تو شانسه آخرم بود لبم خاطرات تورو بسته بسته کرد دود
مادرم توو خونه پی حلقش میگرده آخه هدیه ی من بهت ماله مادرم بود
اولین حرفی که بهت زدم دوست دارم اومدی جلو گلومو بوسیدی خودت
چاقویی که خریدیم واسه روبان عروسی امشب بجا روبان تو گلومو میبره
عکس خندیدنات تو سرمه یه ریز پیک پیک آخرته اینو خودت بریز
اون لحن صدای لعنتی تو گوشمه یه بند دلم کنج خونه بوسید گرفت بو گند
اومد سوسوی خیانت از معشوق نالایق سرم زیادی کرد به تنم شدم عاشق
خدایی زیاد بود هزار درد و یه تن سر میارم پایین از کمرم بزن
خیلی نامردی چون دیده بودی تنهایی نمیتونم رفتی و پشت تو مواد افتاد به جونم
میترسیدم اما واسه تسکین رفتنت یه بار یه بار زدم تا رفت دیگه خونم
من شمع تو بودم و پروانه عزیزت شد با کفن نرفتی اما موهام سفیدت شد
منکه نتونستم ازت انتقام بگیرم بلکه بری شاید اونیکی حریفت شد
هر شب صدا میاد یه صدا از اتاق خالی میرم باز میکنم درو بازم انگار خیالی
دیگه جوون نیستم که بتونم نگهت دارم از این پیر مرد اخه برمیاد چه کاری
اینو میگم پشت سرم نگی رفتم عشق کرد اونم از تو دردونه که بودی نور چشمم
این بود که یه بار پشت خط بود و گرفتمت خط رو خط شد شنیدم بهش گفتی
سمت چپم قلب که به دلی ملی نبسته اما سمت راست تنم از سکته هام لمسه
اومدنی میاد رفتنیم میره قلب من این شبا داره زیادی میگیره
اصلا ای کاش قلبامون یه جور به هم میخورد پیوند ای کاش شیرین بود دیگه فرهاد کوه نمیکند
شیرینمی تلخی عاشقم اما خر میخواستمت اما تهش گند زدم اخر سر
نگرانی خوب نیست از درون میخوره فکرای ناجور هی میان میشینن دورت
میکنم اسمتم که رو پوست تنم حک شد ولی تیغا همش کندن دیگه پوست و نمیبره
اینهمه بیراهه نرفتم تا نری به راه کج این تب و لرز شبام منو کرده فلج
اره هر شب برات دعا کردم من از ته قلبم الله عجل لولیک الفرج

یه تفنگ روی شقیقه ام واسه شلیک توئه بزن بزن شوخی نیست این هفت تا تیرشم پره
بکش اون ماشعه لعنتی رو تا راحت شم بکن بکن خاک اون که خونش گردن توئه
یه خشاب و خالی کن توی سرم بلکه پاک بشن تموم خاطراتمون که بی ارزش مرد
بذار توی بغلم هفت تیر و بعد وایستا کنار اگه پرسیدن ازت تو بگو دستش خورد

وقتی پای رفتنی و نای موندنی نبود تو که گفتی میمونی این قرارمون نبود
نه تو میفهمی چی میکشم نه حتی مادرم شده صد جون خاطره میخوابی رد بشن از رو
کیلو کیلو گریه کردم واست اما بی صدا جمع شدن یه ذره و یه ذره رو هم تا خدا
بودی حرف حرف تو بود و نیستی حرفام از توئه اونهمه بردی ازم قول و قسم رفته کجا
دیدم من عکسی که لبخند تو بود عشق کردم واسه رفتن از خدا یه عمری خواهش کردم
مردم و زنده شدم تنهایی کنج خونمون ولی هرچی بود و مونده بود از تو خرابش کردم
کتاب و نوشتم و جلدش و قرمز کردم تیغ کشیدم خط رو خط افتاد و درد حس کردم
ولی غمگینترین سمت کتابم این بود هرچی و تنهایی خریدم با تو نصف نصف کردم
ثمره رفتن تو این تن و این هفت تیر است امشب ای عشق بی تو این دل من غمگین است
این که عمری تو را جای نقش اول خواندم تو بیا امدنت جان مرا تسکین است
قلب بیچاره ی من دل داد و تن به برده گیر زنده و مرده ی این مرد به تو دارد بستگی
نخورد روی پیشانی تو مهر هرزگی بی تو زنده بودم اما هیچ نکردم زندگی

چه فایده تو خیالی نیری چه فایده دل بیقراره تک تک این خاطرات به مغزم کن تیکه پاره
قسم به یاسین و راضی قسم به ایت و الکرسی دلم ولای دلت گیره ولی دل تو بی اسیر
اسرائیل این فلسطین هی تونی تو و اسرائیل غاصب گر یاد تونه تو
باورم کردی تو اشغالم کردی وی دلت که جای مدی تو دلم کردی

بیست و اندی ساله که من حالم خرابه خرابه ها یه چیز میگم یه چیز میشنوی
خراب مثل تویه تو خیابون خراب مثل تویی که عشقمی
کنار من جات و خالی گذاشت هر شب الله ای که خودش داد و خودش گرفت
برات زدم سرت بوق و کرنا احساسمو به دل همه ی شهر نشست
بیست و چهار ساعت روز و هر ساعت مردم ولی تورو به این سادگی از یاد نبردم
این شبارو تنهاییام با فکر تو پر کرد واسه فراموشیت یه تک نفس نفس خوردم
تورو از خودم تو خیالم جدا کردم واسه داشتن تو چیا نذر خدا کردم
پلای پشت سر من به خاطرت شکست خودت بگو کجارو دارم که برگردم
هی خالی و پر میشد پیکای من از غم سر مستیای تو من چقدر لیوان شکستم
میگفتی تا اخرش منو کنارت میبینی ولی تو که رفتی قلب من دیوونه شد رسما
نگفتی و رفتی اخه از این کارا داشتیم نامرد رو دلم بد زخم گذاشتی
داغه همه تنم تب کردم از دوریت تو درد خوبی بودی فقط مرهم نداشتی
رفتن تو واسه نوشتنم بهم حس داد هر کی موضوعی داشت واسم میفرستاد
میخواستم شنونده اول تو باشی تویی که از یادت رفت کی بود که نشست پات
خیلی وقتا میگم همون بهتر که رفتی هر کی میاد سمت قلبم بهش میگم تعطیل
هزارتا راه واسه خودکشیم تو سر دارم میچینم جلو همشونو به ترتیب
دلم از پس نبودنت برنیومد اره خیلی میخواستمش اما جور درنیومد
زانو بغل کردم نشستم روبه وری در اما یک سال گذشت کسی از در نیومد
نکنه چیزیش شده یهو تو راه نمون خواستی بیای خودت برگرد من که کارم تمومه
رد اشکام و پاک ردم از رو زمین اخه وقتی برمیگرده ضایع است بمونه
پاش وایستادم همه جا همه جور اون رفت شکستم ولی خیلی جمع و جور
صبر کردم تا بفهمه عاشق صبوره لمست میکنم اخه چشام دیگه کوره
با خواست خودش اومد اما نخواستم رفت میخواستم که تا اخر عمرم پاش واستم رفت
میسوزم دلم فقط به حال قلب تنهام که اینجوری از تو خورد ضربه بیچاره از دست رفت
شاید بمیرم خیلی چیزا راحت شه واسم شاید بفهمی چقدر من تورو میخواستم
شاید قسم دروغ تو اسم من بود اما همیشه تو بودی قسم راستم
به من میاد اون کسی که پشیمونه باشم جدا شدن از تو جیگر میخواست که من داشتم
خراب کردن تو واسم کاری نداشت اما بخشیدمت چون تورو خیلی دوست داشتم
تو اونی که همه دنیارو ریختم پات تو اونی که هنوز کسی نیومد جات
تو اونی که شدی درد روی دردام تو اونی که شدی باعث این اشکام
من اونم که هیشکی اشکاشو نشمرده من اونم که هیشکی بهش دل نسپرده
من اونم که هیشکی درداش و نبرده من اونم که هیشکی زخماشو نشمرده

عشق تو شد بعد مردن من داغ روی دستم سر مستیای تو من چقدر لیوان شکستم
از اون دستی که بالا بردم از خدا تورو خواستم دلم لیز خورد و شکست روی خورده هاش نشستم
ولی من اشتباهم این بود هرجا موندی گفتنم هستم تو میدونستی که بد نبود خداییش قسم
بکش این مرد و دیگه راحت شو خرجش یه شلیکه بر نمیخوره به جایی اصلا
همه چشمارو بگیرید و بخندید و بگید چیزی نیست من فقط دلم یه کم تنها موند
وعده میداد که برمیگرده همشم از فردا بود چشم من تا اخرش دنبال اون فردا موند
ولی بهت قول میدم میگیره قلب تو میمیره دلت که منو کردی ترک
سر و دست میشکونه واسه دیدنم یه روزی که من نیستم
اونی که واسه ی جواب بهم یه عمری دست دست میکرد
بکش این مرد و کسی پرسید بگو راحت مرد منو تو شبای بی ستاره ها راحت کن
بزن این شلیک اخر و با بی رحمی بزن یه وقت کسی شک نکنه بازم رفت و امد کن
پیرهن قرمزی بعد من تن مادر کن این که از اول نبودم خودتم باور کن
دیگه کسی به نام مهراب تو زندگیت نیست از این بعد به نبودنم دیگه عادت کن
حق این مرگ هرکی یه روز میاد یه روز میمیره تو خونه مون تنها نمون بعضی شبا دلگیره
تا فراموشی من بمون کنار مادرم نذار برام گریه کنه بیچاره خیلی پیره
این خیابونارو بعد من قدم بزن شبا بدون که تقدیر ما از اولشم بوده سوا
منو از خدا گرفتی هدیه اما دلت نخواست منو پس دادی هدیه ات و به همون خدا